معرفی کتاب کوری

5/5 - (6 امتیاز)

به نام خدا

کوری : (به پرتغالی Ensaio sobre a Cegueira ) رمانی می باشد از ژوزه ساراماگو که نخستین بار در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. ساراماگو که در سال ۱۹۹۸ جایزهٔ نوبل ادبیات را به‌دست‌آورد در این رمان از کوریِ آدم‌ها سخن گفته ‌است.

در این رمان، هاله‌ای سفیدرنگ بعد از کور شدن افراد مقابل چشمانشان ظاهر می‌شود.ساراماگو در رمان کوری برای شخصیت‌ها اسم انتخاب نکرده‌است. با وجود این، پیچیدگی‌ای در رمان ایجاد نشده و خواننده به راحتی می‌تواند با شخصیت‌های رمان ارتباط ذهنی برقرار کند.

José de Sousa Saramago معرفی کتاب کوری Ensaio sobre a Cegueira چینود chinod

نویسنده ای با افکار زیبا :

ژوزه دی سوزا ساراماگو نویسنده شهیر پرتغالی در ۱۶ نوامبر سال ۱۹۲۲ به دنیا آمد. او متولد آزینهاگا بود. دهکده او در شمال لیسبون پایتخت پرتغال قرار داشت. دوران کودکی و نوجوانی این نویسنده پر از سختی‌ها و مشکلات گوناگون بود.

دو سال بعد از تولدش به همراه خانواده خود به لیسبون آمد در نوجوانی تحصیلات دبیرستان خود را به علت فقر نیمه تمام گذاشت و به مشاغل مختلفی نظیر آهنگری، مکانیکی و کارگری روی آورد. تجربه دوران سخت کودکی و نوجوانی روی جهان‌بینی او اثر گذاشت.

ژوزه پس از مدتی به مترجمی روی آورد و به روزنامه ارگان حزب کمونیست پرتغال پیوست. باید گفت اولین رمان او با نام روشنایی به چاپ رسید. دومین رمانش کشور گناه نام داشت که در سال ۱۹۴۷ نوشته شد. اما کتاب دوم او با استقبال چندانی روبرو نشد. برای همین ژوزه ساراماگو تا بیست سال کتاب داستان جدیدی منتشر نکرد.
مشهورترین رمان این نویسنده کوری نام دارد.

این رمان نقش مهمی در رساندن (ژوزه ساراماگو) به جایزه نوبل ادبیات داشت. بسیاری از منتقدان ادبی اعتقاد دارند که نوشته‌های (ژوزه ساراماگو) پیروی مکتب رئالیسم جادویی هستند اما خود نویسنده خود را متاثر از نیکلای گوگول و سروانتس‌ و ادامه دهنده ادبیات اروپایی می‌داند.

سبک نوشتاری ساراماگو بسیار خاص و منحصر بفرد است.

داستانی که از ترافیک شروع می شود :

رانندهٔ اتومبیلی به‌ناگاه دچار کوری می‌گردد. به فاصلهٔ اندکی، افراد دیگری که همگی از بیماران یک چشم‌پزشک‌اند، دچار کوری می‌شوند. پزشک با معاینهٔ چشم آن‌ها درمی‌یابد که چشم این افراد به‌طور کامل سالم است، اما آن‌ها هیچ‌چیز نمی‌بینند.

جالب آن است که برخلاف بیماری کوری، که همه‌چیز سیاه است، تمامی این افراد دچار دیدی سفید می‌شوند.پزشک می‌فهمد که این، نوعی کوری است که به چشم ارتباطی پیدا نمی‌کند. از طرف دولت، تمامی افراد نابینا جمع‌آوری و در یک آسایشگاه اسکان داده می‌شوند.

 

لینک اختصاصی چینود

 

پزشک نیز خود دچار این بیماری می‌شود. پلیس برای جلوگیری از شیوع بیماری، پزشک را نیز روانهٔ آسایشگاه می‌کند. همسر پزشک نیز به دروغ اذعان به کوری می‌کند تا بتواند در کنار شوهرش باشد. آن‌ها به آسایشگاه یادشده برده می‌شوند. در آن آسایشگاه تمامی افراد نابینا هستند.

نیروهای امنیتی برای افراد غذا تهیه می‌کنند، اما برای عدم سرایت کوری به آنها، تنها غذاها را تا دربِ ورودی آسایشگاه حمل می‌کنند. نابینایان برای تقسیم غذا با هم درگیر می‌شوند. کم‌کم خوی حیوانیِ افراد در این وضعیت فلاکت‌بار بروز می‌کند. کثافت، فحشا و…

بخوانید و بدانید :  کلم پلو

معرفی کتاب کوری Ensaio sobre a Cegueira چینود chinod

چالش و هیجان در ادامه رمان :

وضعیت نامنظم می شود . عده‌ای از کورها، تحویل غذا را به‌دست می‌گیرند و غذا را به افراد دیگری می‌فروشند، کورها، برای زنده ماندن، از تمامی چیزهای باارزشِ خود می‌گذرند تا به جایی می‌رسد که افراد زورگیر از کورها زن‌هایشان را طلب می‌کنند.

درنهایت، کورها راضی می‌شوند تا زنان خود را برای به‌دست آوردن خوراک به آن‌ها بفروشند.همسر دکتر که نابینا نشده، شاهد تمامی این مسائل است. اوعاشقانه سعی در بهبود وضعیت هر یک از افراد می‌کند، اما به‌هیچ‌عنوان اجازه نمی‌دهد کسی از نابینا نبودن او اطلاعی به‌دست آورَد.

در جایی او همراه با دیگر زنان، برای تهیهٔ غذا به اتاق زورگیران می‌رود. یکی از زن‌ها در حین تجاوز، جان خود را ازدست می‌دهد. همسر پزشک شاهدِ این واقعه است. او بار دوم قیچی کوچکش را همراه می‌برد و گلوی رئیس زورگیران را می‌درد.

آسایشگاه به‌هم می‌ریزد.یکی دیگر از زنان که مورد تعرض قرار گرفته، آسایشگاه را به آتش می‌کشد و نابینایان به بیرون می‌ریزند، متوجه می‌شوند که تمامی شهر و کشور نابینا شده‌اند. همه‌جا خالی است، خانه‌ها، شهر و…

رمان کوری و برندهٔ جایزهٔ نوبل :
عده‌ای از نابینایان در کلیسا جمع شده‌اند تا بر ترس خود غلبه کنند. زن پزشک به آن‌ها ملحق می‌شود. در آنجا متوجه چیز عجیبی می‌شود. چشم تمامی نقاشی‌ها و مجسمه‌های ملائک و معصومین داخل کلیسا با رنگ سفید پوشانده شده و با دستمال بسته شده‌ است. زن پزشک به نحوی که بینایی خودش آشکار نشود مردم را آگاه می‌کند و آن‌ها از نابینایی قدیسان هراسان و وحشت زده می‌شوند و به سرعت از کلیسا بیرون می‌روند.

شخصیت اصلی همسر پزشک شهر :

در پایان، زن که خود منجی جامعه است، از پزشک می‌پرسد: چرا ما کور شدیم؟ پزشک جواب می‌دهد: نمی‌دانم، اما شاید روزی بفهمیم. زن جواب می‌دهد: می‌خواهی نظر مرا بدانی؟ من فکر می‌کنم ما کور نشده‌ایم، ما کور هستیم کور اما بینا، کورهایی که می‌توانند ببینند، اما نمی‌بینند ،او نماینده معدود روشن‌فکران جامعه است که مجبور می‌شود خود را همرنگ جماعت نشان دهد. با این وجود صداقت و وفاداری او سبب می‌شود که گروه کوچکی از نجات‌یافتگان آسایشگاه، درد و رنج کمتری را تحمل کنند و…

 

برای جستجوی کتاب کوری Ensaio sobre a Cegueira  در گوگل کلیک کنید.

 

تولید محتوا در گروه چینود

 

 

مطالب مرتبط

ادبیات همه کتاب

کتاب همه چیز راز است

داستان و رمان همه کتاب

معرفی کتاب کوری

ادبیات همه کتاب

کتاب پیرمرد و دریا

رمان همه کتاب

کتاب گوژپشت نتردام

رمان همه کتاب

کتاب مرگ در ونیز

داستان و رمان همه کتاب

معرفی کتاب بینایی یا شفافیت

داستان و رمان همه کتاب

بیابان تاتارها

 

بنر معرفی لینک چینود chinod link

 

5 2 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها