به نام خدا مایک تایسون، مایکل جردن تایسون : Michael Gerard Tyson متولد 30 ژوئن 1966 در نیویورک مشتزن بازنشستهٔ آمریکایی می باشد که در بین سالهای 1985 تا 2005 در دستهٔ سنگینوزن رقابت میکرد همچنین او در دوران حرفهای خود با نامهای مایک آهنی، پسر دینامیت و بعدها نیز بدترین مرد روی سیاره مشهور شد ،تایسون به عنوان یکی از برترین بوکسورهای سنگینوزن در تمام ادوار شناخته میشود، در ادامه این مطلب همراه جی پلی باشید . مایکل جرارد تایسون در 30 ژوئن 1966 در براونویل، بروکلین، نیویورک متولد شد، او یک برادر بزرگتر به نام رودنی (متولد 1961) و یک خواهر بزرگتر بهنام دنیس داشت که در فوریهٔ 1990 در اثر حملهٔ قلبی در 24 سالگی درگذشت.همچنین گفته می شود پدر خونی تایسون در شناسنامهاش با عنوان Purcell Tyson که از جامائیکا بود ذکر شدهاست، اما مردی که تایسون بهعنوان پدرش شناخته شده بود جیمی کرکپاتریک بود، کرکپاتریک از گایر تاون، کارولینای شمالی و یکی از برترین بازیکنان بیسبال آن محله بود. کرکپاتریک ازدواج کرد و یک فرزند پسر متولد شد بنام جیمی لی کرکپاتریک، نیمه برادر تایسون، که به بازی او در تیم فوتبال دبیرستان شارلوت در سال 1965 کمک میکند. در سال 1959، جیمی کرکپاتریک خانواده خود را ترک کرد و به بروکلین رفت و در آنجا با مادر تایسون، لورنا مای (اسمیت) تایسون آشنا شد. کرکپاتریک مرتباً در سالنهای استخر، قمار میکرد و در خیابانها ولو میشد.تایسون گفت : پدر من فقط یک مرد معمولی در خیابان بود که در دنیای خیابانها گرفتار شد،کرکپاتریک در حدود زمان تولد مایک، مادر و خانواده تایسون را رها کرد و مادر تایسون به تنهایی از فرزندان مراقبت کرد. کرکپاتریک در سال 1992 در گذشت. این خانواده در بدفورد استویوزانت زندگی میکردند تا اینکه هنگامی که تایسون 10 ساله بود فشار مالی آنها ملزم به نقل مکان به براونزویل کرد. مادر تایسون شش سال بعد درگذشت، و سرپرستی تایسون 16 ساله را به مدیر بوکس و مربی Cus D’Amato که سرپرست قانونی وی بود، واگذار کرد. تایسون بعداً گفت، من هرگز مادرم را از دیدنم خوشحال و مفتخر نکردم او فقط من را به عنوان یک بچه وحشی که در خیابانها میپلکیدم، میدانست ، تایسون در محلههای اطراف پر از جرایم بسیار زیاد زندگی میکرد. طبق مصاحبه ای، اولین دعوای وی با جوانی بزرگتر انجام شده بود که سر یکی از کبوترهای تایسون را کنده بود. تایسون بارها دستگیر شد و مرتکب جنایات کوچک و نبرد با کسانی شد که صدای بلند او را مسخره میکردند. در سن 13 سالگی، 38 بار دستگیر شده بود. او تحصیل را مدرسه پسران در تریون، جانستاون، نیویورک به پایان رسانید. توانایی و استعداد بوکس تایسون در آنجا توسط بابی استوارت، مشاور بازداشتگاه نوجوان و بوکسور سابق کشف شد. استوارت تایسون را به عنوان یک مبارز برجسته در نظر گرفت و چند ماه قبل از معرفی وی به کاس داماتو، او را آموزش داد. تایسون از دبیرستان به عنوان اینکه به سن جوانی رسیده بود اخراج شد. وی در سال 1989 دکترای افتخاری در «نامههای انسانی» را از دانشگاه ایالتی مرکزی دریافت کرد. کوین رونی (Kevin Rooney) بوکسور سابق و مربی نامدار تایسون را آموزش داد، که از 1987 تا 1990 قهرمان بلامنازع و بدون شکست جهان بود. او 19 مبارزه ابتدایی خود را با ناکاوت پیروز شد که 12 مبارزه را در راند اول تمام کرد. او تا اکنون جوانترین قهرمان بوکس حرفهای سنگینوزن با 20 سال و 4 ماه و 22 روز سن است و همچنین اولین بوکسور سنگینوزنی بود که همزمان کمربند قهرمانی شورای جهانی مشتزنی، اتحادیه جهانی مشتزنی و فدراسیون بینالمللی مشتزنی را تصاحب کرد. تایسون در خارج از رینگ نیز یک شخصیت ورزشی مشهور بودهاست. در 1988 در یک مبارزهٔ بهیادماندنی در 91 ثانیه مایکل اسپینکز را ناکاوت کرده و اولین شکست او را رقم زد و 20 میلیون دلار جایزهٔ مسابقه را برد ، تایسون برای مدتی شکستناپذیر بهنظر میرسید تا این که در 1990 در مقابل باستر داگلاس،در یکی از روزهای ناخوشایند تاریخ بوکس شکست خورد. وی در طول دوران حرفهای خود تا سال ۲۰۰۶ میلادی درآمدی بالغ بر ۳۰۰ میلیون دلار کسب کرد، که بیشتر این درآمد در اثر مصرف الکل از بین رفت بهطوری که در سال ۲۰۱۶ مجله فوربس دارایی وی را حدود یک میلیون دلار تخمین زده بود.از حضور او در نمایشهای تلویزیونی میتوان حضور دو دقیقه ای اش را در سریال آشنایی با مادر که از شبکهٔ سیبیاس پخش میشد، و همچنین حضور در پارت اول و دوم فیلم سینمایی خماری و حضور در فیلم سینمایی ایپ من3 و بازی جدیدش در فیلم سینمایی کیک بوکسر2 و فروشنده چینی و علاوه بر آن حضور در موزیک ویدیویی از امینم بنام گودزیلا(Godzilla) که در سال 2020 پخش شد، اشاره کرد. وی در نوجوانی به دلیل شرایط سخت زندگیش ترک تحصیل کرد. تایسون بهعنوان یک مشتزن مبتدی، در بازیهای المپیک نوجوانان 1981 و 1982 موفق به کسب مدالهای طلا شد. گفته می شود انتظارات از تایسون بسیار زیاد بود، و او برای پیروزی در سری مسابقههای اتحادیه برای ردهٔ سنگینوزن آماده بود. تورنمنتی که بدون شک برای ساختن یک قهرمان سنگینوزن طراحی شده بود. تایسون در 7 مارس 1987 در لاس وگاس، نوادا از عنوان خود در برابر جیمز اسمیت دفاع کرد. وی در این مبارزه، با رأی داوران برنده اعلام شد، وی در در ماه مه ناکاوت فنی و در راند ششم پینکلون توماس را شکست داد. تایسون نخستین بوکسور سنگینوزنی شد که در یک زمان، صاحب هر سه کمربند اصلی WBA ,WBC و IBF شد. نبرد دیگر، در اکتبر همان سال، با پیروزی تایسون در مقابل تایرل بیگز دارندهٔ مدال طلای فوقسنگین المپیک 1984، با ناک اوت در راند هفتم به پایان رسید. تایسون در سال 1988 سه مبارزه داشت. او در 22 ژانویهٔ 1988 با لری هولمز روبرو شد. این قهرمان افسانهای سابق با ناکاوت در راند چهارم از تایسون شکست خورد. این تنها باخت با ناکاوتی بود که هولمز در طول 75 دوره مسابقهٔ حرفهای خود متحمل شد. سپس در ماه مارس، تایسون با تونی تابس در توکیوی ژاپن به رقابت پرداخت و در میان کارهای تبلیغاتی و بازاریابی خود، موفق به یک پیروزی آسان در راند دوم با ناکاوت شد . در این دوره، مشکلات تایسون در خارج از رینگ آغاز شد. ازدواج او با رابین گیونز بهسمت طلاق پیش میرفت،و قرارداد آیندهٔ او در معرض خطر قرار گرفته بود. در اواخر سال 1988 تایسون از مدیر خود بیل کیتون جدا شد و مربی قدیمیاش کوین رونی را اخراج کرد. در سال 1989، تایسون تنها دو مبارزه در میان آشفتگیهای شخصی خود انجام داد. او در ماه فوریه مقابل فرانک برونو بوکسور بریتانیایی قرار گرفت. برونو موفق شد تایسون را در پایان راند اول بیهوش کند، اما تایسون در راند پنجم برونو را ناکاوت کرد. تایسون سپس کارل حقیقت ویلیامز را در راند نخست در ماه ژوئیه ناکاوت کرد ،در 26 مارس 1992 تایسون به شش سال زندان به همراه چهار سال حبس تعلیقی محکوم شد ، و در مارس 1995 پس از گذراندن کمتر از سه سال از شش سال محکومیتش از زندان آزاد شد. تایسون تلاش کرد تا از عنوان WBA در برابر ایواندر هالیفیلد که در چهارمین مبارزه برگشت خود بود دفاع کند. هالیفیلد در سال 1994 به دنبال از دست دادن قهرمانی خود به مایکل مورر بازنشسته شد. در 9 نوامبر 1996 در لاس وگاس، نوادا، تایسون در مسابقه ای که از آن با عنوان سرانجام یاد شد، با هالیفیلد روبرو شد. در یک گردش سریع و حیرتانگیز از وقایع، هالیفیلد، که تقریباً هیچ شانس پیروزیی توسط مفسران بی شمار به او داده نشد، تایسون را با ناک اوت فنی شکست داد وقتی داور مسابقه میچ هالپرن در راند یازدهم مسابقه را متوقف کرد، هالیفیلد دومین بوکسوری بود که سه بار کمربند قهرمانی دسته سنگینوزن را کسب کرد، پیروزی هالیفیلد با اتهاماتی از سوی تیم تایسون در مورد ضربات مکرر هالیفیلد به سر تایسون در طول راند همراه بود. اگرچه ضربههای سر توسط داور تصادفی تلقی شد. مسابقه بعدی آنها تبدیل به یک مشاجره میشوند. تایسون و هالیفیلد دوباره در 28 ژوئن 1997 به مبارزه پرداختند. در ابتدا قرار بود هالپرن داور شود، اما پس از اعتراض اردوی تایسون، هالپرن به نفع میلز لین کنار رفت. بازی برگشت بسیار پیشبینی شده با نام صدا و خشم “The Sound and The Fury” لقب گرفت .این یک رویداد پر سود بود و حتی بیشتر از اولین دوره اول جلب توجه کرد و 100 میلیون دلار درآمد داشت. تایسون 30 میلیون دلار و هالیفیلد 35 میلیون دلار، بالاترین کیف پول بوکس حرفه ای تا سال 2007 را دریافت کردند. این مبارزه توسط 1٫99 میلیون خانوار خریداری شد و یک رکورد نرخ خرید برای هر بازدید را که تا 5 مه 2007 به خود اختصاص داد، این رکورد در جریان مسابقه اسکار د لا هویا و فلوید میودر شکسته شد.به زودی برای تبدیل شدن به یکی از بحث برانگیزترین رویدادهای ورزشی مدرن، این مبارزه در پایان دور سوم متوقف شد، با این که تایسون بهدلیل گاز گرفتن هر دو گوش هالیفیلد رد صلاحیت شد. اولین باری که تایسون او را گاز گرفت، مسابقه موقتاً متوقف شد. داور میلز لین دو امتیاز از تایسون گرفت و مبارزه از سر گرفت. با این حال، پس از از سرگیری مسابقه، تایسون دوباره او را گاز گرفت و در نتیجه رد صلاحیت وی شد و هالیفیلد در این مسابقه پیروز شد. گاز گرفتگی به اندازه کافی شدید بود تا تکه گوش راست هالیفیلد را که پس از مسابقه در طبقه رینگ پیدا شد، جدا کرد. تایسون بعداً اظهار داشت که اقدامات وی تلافی ضرباتی بود که هالیفیلد مرتباً بدون مجازات داور به سر او میزد. در سردرگمی که پس از پایان راند و اعلام نتیجه رخ داد، بین تماشاگران نزدیک رینگ شورش رخ داد و چندین نفر زخمی شدند.متعاقب این حادثه، 3 میلیون دلار بلافاصله از کیف پول 30 میلیون دلاری تایسون توسط کمیسیون بوکس ایالت نوادا (بیشترین قانونی که در آن زمان میتوانست کسر شود) کسر شد. دو روز پس از مسابقه، تایسون بیانیه ای صادر کرد، از هالیفیلد بخاطر اقدامات خود عذرخواهی کرد . مایک تایسون در یک شوی تک نفره که در حدود شش شب بود و (حقیقت بی چون و چرا ) نام داشت در استودیوی MGM بر روی آنتن رفت. او دیگر عوض شده بود با اینکه حتی در سن 45 سالگی خشونت از صدایش مشخص است، در مورد خود میگوید : من یک احمق پرافتخارم، یک دیوانه واقعیام، دوست دارم مانند یک طاووس روی استیج بخرامم. احساس میکنم که برای سرگرمی به دنیا آمدهام برای همین به سراغ مبارزه کردن رفتم چون اولین راهی بود که برای سرگرم کردن پیدا کردم. اما اکنون من راه دیگری را انتخاب کردهام آواز خواندن قصه گفتن و مبارزه، آوازخواندن و قصه گفتن توسط من مردم را به گریه میاندازد، اما فقط از روی دلسوزی نه به خاطر اینکه آنها را ناراحت کنم.او در مسیر جدیدی که در پیش گرفته بسیار خوشحال است. او اکنون هواداران مخصوص خود را دارد هوادارانی که او را به عنوان یک ستاره که در فیلمهای هنگ اور بازی کرده است میشناسند و زمانی که او را در سالن مشاهیر جهانی بوکس و کشتی، میبینند تشویق و تمجیدش میکنند، وقتی که او به گذشتهاش و کارهایی که کرده فکر میکند میگوید : خیلی در سر عقل آمدم ومیخندد و میگوید : دیر بود اما بهتر از این بود که هرگز سر عقل نیایم،البته بهتر از بدانید که او دلایلی برای خشم و نفرت خود در 20 سالگی داشت زیرا پدرش وقتی مایک تایسون ۲ ساله بود آنها را ترک کرد. تایسون میگوید : بعد از خداحافظیام از ورزش با این حال مردم مانند یک قهرمان رفتار میکردند. اما من میدانستم که هیچ چیز نیستم و این موضوع داشت مرا دیوانه میکرد. هیچوقت دلم برای بوکس تنگ نمیشود ولی اگر به دوران 17 یا 18 سالگی برگردم بازهم به همین ورزش روی میآورم .مایک تایسون :
تولد یک مشت زن حرفه ای :
مایک تایسون
دوران حرفه مایک تایسون :
فرازو نشیب های یک بوکسور حرفه ای :
مبارزات تایسون و هالیفیلد :
مایک تایسون و مبارزه فراموش نشدنی :
ناگفته های مایک تایسون قهرمان پر سرو صدا :
مایک تایسون