به نام خدا
اقتصاد خرد چیست !؟
اقتصاد خرد چیست !؟ microeconomics می توان گفت اقتصاد خرد یکی از زیر مجموعه های اصلی علم اقتصاد می باشد. البته می توان آن را پایه و اساس علم اقتصاد نیز معرفی کرد. بنابراین کسب اطلاعات مفید در خصوص این موضوع از اهمیت بسیاری برخوردار است. این نوع اقتصاد مسائل مهمی مانند وضعیت بازار، کسب و کار ها، تابع عرضه و تقاضا و رفتار مصرف کننده را در بر می گیرد. به عبارت ساده تر این نوع اقتصاد مسائل اقتصادی را در سطح بنگاه های اقتصادی و خرد مورد بررسی قرار می دهد. ما در اکووایزر قصد داریم شما را بیشتر با این نوع روش اقتصاد آشنا کنیم پس همراه ما باشید .
نقش بازار در اقتصاد :
می توان گفت بازار به مجموعهای از خریداران بالقوه و بالفعل یک کالا یا خدمت گفته میشود. از نظر تاریخی، بازار به محلی گفته میشود که خریداران و فروشندگان برای مبادله کالا یا خدمات به آن مراجعه میکنند. اما اقتصاددانان به مجموعه خریداران و فروشندگانی که به خرید و فروش کالا یا خدمات خاصی مبادرت میکنند، بازار میگویند ، آزادی اقتصادی فقط در یک اقتصاد بازارگرا و به ویژه اقتصاد بازار آزاد محقق میشود ، آزادی اقتصادی کافی در اقتصادهایی قابل دسترسی است که بازارهای آن از طریق قیمتها و حقوق دارایی خصوصی فعالیت میکنند.
فیلیپ کاتلر، بازار را اینگونه تعریف میکند:بازار مشتمل بر تمام مشتریان بالقوهای است که دارای نیاز و خواسته مشترک باشند و برای تامین نیاز و خواسته خود، به انجام مبادله متمایلند و توانایی انجام این کار را نیز دارند.
نظریههای گوناگون شکست بازار، از جمله پیروان کینز معتقدند بازار به تنهایی قادر به ایجاد تعادلهای بهینه نیست و شکست بازار را باید با نظارتها و دخالتهای دولت جبران کرد.با این حال پیروان مکتب اتریش همچون هایک معتقدند بازار یک نظم خودجوش و قاعده،محور همانند زبان است که حیثیت وجودی مستقل از آن خود ندارد و به اعتبار رعایت برخی قواعد کلی شکل گرفته و منشا اثر در روابط میان انسانها میشود. همانطور که هیچ زبانی را به هیچ اتهامی در هیچ دادگاهی نمیتوان محکوم کرد، سخن گفتن از تقصیر نظم بازار نیز بیمعنی است. البته منظور این نیست که اینگونه نظمها کامل و بیعیبند بلکه مقصود روشن کردن جایگاه معرفت شناختی آنها است.
مدافعان نظام بازار آزاد :
در این زمینه نیز میتوان از دکتر موسی غنینژاد نام برد که انتقادهای وارد شده بر نظام بازار را این گونه توضیح میدهد: برخی اقتصاددانان بر این رای هستند که بازار آزاد (لسه فر) در همه شرایط به نحو مطلوب عمل نمیکند و برای رفع این عیب تصمیمات اداری، دولتی خارج از نظام بازار ضرورت دارد. مصداقهایی که در این خصوص ذکر میشود ازقبیل نابرابری در توزیع درآمد و ثروت یا آثار خارجی منفی ناشی از آلوده کردن محیط زیست و غیره، مباحث زیادی را در محافل آکادمیک دامن زده است.
بدون وارد شدن در جزئیات این مباحث پیچیده فقط اشاره میکنیم که شکست بازار الزاماً و همیشه به این معنی نیست که راهحل جایگزین بهتر است. تجربه دولتیسازی دهههای پس از جنگ دوم جهانی نشان داد که شکست دولت در بسیاری از موارد بدتر از شکست بازار بوده است. به گفته او القای شبهات و ترویج مغالطههای مفهومی منحصر به چپها نیست.
اقتصاددانان حرفهای و متعلق به جریانات مسلط آکادمیک، به ویژه آنها که برای دولتها یا نهادهای وابسته به دولت کار میکنند نیز از این آفت در امان نماندهاند. یکی از آموزههای اقتصاد خرد در توضیح ساختار بازار این است که در شرایط انحصار کامل که یک بنگاه کل تولید صنعت را در اختیار میگیرد بنگاه و صنعت یکی میشوند به طوریکه بازار در هیئت یک بنگاه (سازمان) ظاهر میگردد. همچنین نظام تصمیمگیری در بازار دارای خصلت چند مرکزی و قاعده، محور است. درحالیکه تصمیمگیری در بنگاه به نحو تک مرکزی و هدف، محور صورت میگیرد.
لینک اختصاصی چینود
نقش بازار در آزادیهای سیاسی و اجتماعی :
فردریش فون هایک و میلتون فریدمن میگویند که آزادی اقتصادی شرط لازم برای ایجاد و حفظ مدنیت و آزادیهای سیاسی است. آنها معتقدند که این آزادی اقتصادی فقط در یک اقتصاد بازارگرا و به ویژه اقتصاد بازار آزاد محقق میشود. اما آنها گمان میکنند که آزادی اقتصادی کافی در اقتصادهایی قابل دسترسی است که بازارهای آن از طریق قیمتها و حقوق دارایی خصوصی فعالیت میکنند. به عقیده آنها هر چه آزادی اقتصادی بیشتر باشد، آزادیهای مدنی و سیاسی در جامعه افزایش مییابد. فریدمن میگوید:آزادی اقتصادی برای آزادی سیاسی یک ضرورت است. اگر مردم بتوانند بدون اجبار یا دستورالعمل مرکزی با هم همکاری کنند، حوزه عمل قدرت سیاسی کاهش مییابد .
اقتصاد خرد اقتصاد مختلط :
گفته می شود اقتصادی که در آن هم برنامه ریزی مرکزی و هم راهکارهای تولید و توزیع بازار وجود دارد، اقتصاد مختلط نامیده میشود،بازار سوسیال آلمان یکی از اقتصادهای مختلط با عملکرد خوبمی باشد و اقتصاد دانان خرد معتقدند که در مقایسه با اقتصادهای سوسیال تر دیگر مانند انگلستان، این اقتصاد در مدت زیادی از قرن بیستم قیمتهای آزاد بیشتری داشت.نقش مناسب دولت در یک اقتصاد بازار همچنان بحث انگیز باقیمانده است.
اغلب حامیان اقتصاد بازار معتقدند که دولت در تعریف و اعمال قوانین اصلی بازار نقش مشروع دارد .مثلاً دربارهٔ مسائلی مانند تعرفههای حمایتی، کنترل فدرال نرخ بهره و برنامههای رفاهی اتفاق نظر وجود دارد.میلتون فریدمن و بسیاری از اقتصاد دانان خرد معتقدند که دخالت بیش از حد دولت و قوانین میتواند باعث اختلال یا توقف انتقال اطلاعات لازم جهت فعالیت بازار گردد، به نظر او عوامل بیرونی بسیار جدی دولت میتواند منجر به تورم، کاهش نقدینگی، رکود و بحران اقتصادی گردد.
اقتصاد در کشورهای کمونیستی :
در دهه 1980، اغلب اقتصادهای با برنامه دنیا به دلایل مختلف تلاش کردند که خود را به اقتصاد بازار تبدیل کنند و میزان موفقیت آنها متفاوت بود. در شوروی سابق این فرایند پرسترویکا (بازسازی) نامیده میشد، درحالیکه در چین ایجاد یک اقتصاد بازار سوسیالیست ، یک عنصر از اصلاح اقتصادی چین بود.
اگر چه جمهوری خلق چین بزرگترین کشوری است که حزب حاکم آن خود را کمونیست میداند، این کشور چند منطقه ویژه اقتصادی دارد که به بنگاههای سرمایهداری اختصاص یافته و دولت بر آنها کنترل متمرکز ندارد.این موضوع با نظریه کمونیست که توسط مارکس و انگلس و بعدها توسط لنین، استالین و مائو مطرح شد تناقض دارد. پس از آغاز تجارت با جهان در زمان دنگ ژائوپینگ، جمهوری خلق چین برخی از آزادترین مناطق اقتصادی جهان را اداره میکند .
تحلیل حاشیهای اقتصاد خرد :
می توان گفت تحلیل حاشیهای به چگونگی تصمیمگیری افراد، کسبوکارها و دولتها میپردازد. وقتی یک بنگاه تصمیم به استخدام کارگر جدید میگیرد، به محاسبهی درآمد و هزینهها میپردازد. بهعبارتدیگر بنگاه باید درآمد حاصل از استخدام یک کارگر اضافی را با هزینهی ناشی از استخدام وی که شامل دستمزدها و مزایا میشود، مقایسه کند، و چنانچه درآمد کارگر برای بنگاه بیش از هزینهی وی باشد، بنگاه به استخدام کارگر اقدام میکند. مادامی که برای کارگران استخدام شده این رابطه برقرار باشد، بنگاه به استخدام ادامه خواهد داد. به طور مثال : توسعهی پارکهای شهری را در نظر بگیرید.
مسلماً شهروندان از داشتن 4 پارک شهری بیش از داشتن 3 پارک، رضایت کسب میکنند. اما رضایت شهروندان لزوماً به این معنی نیست که دولت حتماً باید به ساخت پارک چهارم اقدام کند. درواقع دولت سود یا رضایت اضافی ایجاد شده پس از ساخت پارک را بررسی میکند و آن را با هزینههای اضافی مقایسه میکند. چنانچه سود اضافی بیش از هزینهها باشد پارک چهارم احداث خواهد شد. دولت این کار را برای تمام پارکهای اضافی انجام میدهد. درواقع منفعت پارک اول از مزیت اضافی پارک دوم بیشتر است و تا آخر به همین روال است …
مطالب مرتبط
گوشی برا بازی
https://B2n.ir/mobilegames